جادو با زندگی ما چه می کند؟
عده ای فکر می کنند جادو واقعیت ندارد و افسانه ای بیش نیست. وقتی می خواهند بگویند چیز بی اهمیتی است، می گویند: جادو جنبل!
این نگاه به واقعیت سحر به شدت اشتباه است. واقعیت سحر و جادو به عنوان یکی از نیروهای موجود در جهان قابل کتمان کردن نیست.
وقتی جادو چونان وزنی 100 تنی روی زندگی یک انسان می افتد
وقتی جادو چونان توده ای سرد و تاریک جسمی را یخزده می کند
وقتی جادو چونان طناب های سردرگم، ذهن و روح یک فرد را به هم می پیچد
وقتی جادو همچون یک رشته نامرئی ذهن انسان از همه چیز غافل می کند
وقتی همچون طنابی دور انسان پیچیده می شود
وقتی هدف را از دسترس خارج می سازد و تلاش ها را تبدیل به خاکستر می کند
وقتی نور امید را در جان خاموش می کند و انسان را به ورطه ناتوانی و ناکامی و انواع اختلال ها و اشکالها می کشاند، چگونه می توان آن را نادیده گرفت؟ چگونه می توان آن را انکار کرد؟
جادو، قدرتی است که هرکجا حضور پیدا کند، شما را ز 100 به سمت صفر سوق می دهد چه ان را بپذیرید و چه نپذیرید!
پس بهتر است این واقعیت را بپذیریم و بهتر است قبول کنیم بسیاری از مشکلاتی که بسیاری از ما با آن دست به گریبانیم، واقعیت عریان جادو و سحر و طلسم است که به ناگزیر باید آن را حل کرد. جادو را باید باز کرد وکرنه انسان را تا به ناتوانی و ناکامی مطلق نکشد، دست از کار نمی کشد.
در پست های بعدی به تجربه های شخصی خودم اشاره خواهم کرد. به نمونه یک خانم اشاره خواهم کرد که چطور 20 سال تمام در پنجه جادو اسیر بود و در اثر جادو تمام تنش کوفته بود، آرامش نداشت و چنان در خودش احساس سنگینی و سردرد و گرفتگی و قبض و ناامیدی می کرد که بارها تصمیم گرفته بود خودش را بکشد. این تصمیم یک انسان مذهبی محجبه متدین در خانواده ای اصیل بود. چه برسد به دیگران
اما مشکل همین شخص در کمتر از یک هفته با کشف جادویش معلوم شد و بعد از ظهر یک روز با ابطال سحرش به آغوش زندگی بازگشت و دیگر اثری از ان کوفتگی و بدن درد و گرفتگی عضلات و سردردهای بی دلیل نبود.
h.mohtad20@gmail.com
- ۹۵/۱۱/۱۳